نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

1428
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2019
    شماره عضویت
    42610
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

    با سلام پسری 21 ساله هستم که وسواس فوق العاده بالایی روی افکارم دارم بزارید شفاف تر بگم که نوع وسواس من رو ببینید.

    من برخلاف سایر انسان ها که وسواس عملی مثلا شستن دست و تمیزی دارند روی افکارم به شدت وسواس دارم به نحوی که مدام افکار ازاردهنده ای راجب به کودکی یا موضاعات دیگه به مغزم میاد و من بعد اون ها حتمی باید با خودم حرف بزنم که این ها حقیقت ندارند و ... حتی تا چند ساعت با خودم حرف میزنم و نشان ندادن عکس العمل به ان ها سخت ترین کار برای منه.مثلا بعضی وقت ها کاری انجام میدم که بعد اون از انجام این کار پشیمون میشم بعد با خودم فکر میکنم چقدر هیجانی و احساسی این کارو کردم. با خودم حرف میزنم تا اون اشتباه رو توجیه کنم و اروم بشم و من همچنین روی چیزی که تمرکز میکنم وسواس ها ی گنگ و مبهمی میاد توی مغزم که من کلا قفل میکنم و نمیتونم راجب به اون مسئله فکر کنم انگار موجودی در ناخوداگاه مغزم مانع این کار میشه و بعدش من تمسخر میکنه و من صدای خنده میشنوم باهام حرف میزنه حرفی که انگار از فضای بیرون میشنوم و هرچقدر دنبال منشا اون صدا میگردم پیداش نمیکنم میدونم توهمه چون وقتی باهام حرف میزنه به پدر مادرم میگم ایا این صدارو میشنوند یا نه.این موجود مدوام در بیداری من رو سرکوب میکنه و منم بخاطر این که اون رو سرکوب کنم باهاش حرف میزنم و بهش فحش میدم.برای مثال وقتی من میخوام یه عمل ساده ریاضی انجام بدم دیگه ذهنم کار نمیکنه چون دست پا چه میشم و ناخوداگاه نمیزاره من فکر کنم اصلا خیال نکنید این ضعف منه چون تا ده سالگی من ریاضیات برام مثل اب خوردن بود و میتونستم در کمترین زمان جواب بدم نه تنها از همسن هام بلکه از خود پدرم که مهندسی خونده ریاضیم قوی تر بود اونم در سن امادگی ولی الان حتی نمیتونم یک عدد ساده رو جمع و تفرق کنم چون حسابی دچار وسواس میشم و عملکردم مختل میشه.خواهشا کمکم کنید با خودم فکر میکنم من تنها انسانی در جهانم که اینقدر وسواس دارم.
    مشکل دوم من خیال پردازی هست و من اکثرا مشغول به خیال پردازی بدون اینکه خودم بدونم هستم.نمیدونم شاید بخاطر تک فرزند بودنم و این که همیشه تنها بودم در دوران کودکی خیال پردازی میکردم در کودکی زندگی منف تنها خیال پردازی با خودم تنها میکردم و در چندین نقش مختلف در کودکی رویا پردازی میکردم و همچنین این عادت همین لحظه هم درون من در جریان هستش.این کار بر خلاف میل باطنی من هست ولی وقتی به خودم میام میبینم که ساعات طولانی در حال بازی کردن در یک شخصیت دیگر بودم و خودم متوجه نشدم.و حتی کوچه ها خیابان ها و ادم های اون دنیای خیالی رو درست در ذهنم ترسیم میکنم همراه ان ها گریه میکنم میخندم و حرف میزنم.اگه بشه بزارید یکی از دنیا هایی که اکنون در ذهنم تسلط دار بگم براتون:

    مثلا یک شخصیت که من ازش لذت میبرم یک سیاست مدار قدرتمند که با استفاده از میکرو چیپ کنترل مغز انسان هارو در نواحی روسیه و اسیا و قسمتی از افریقا رو داره.من در اون شخصیت با استفاده از قدرت خودم یک دین درست میکنم که توی اون تمام افکار و چیز هایی که فکر میکنم درسته رو در مغز انسان پروش میدم،فرهنگ خودم رو.. و گونه بشری برای اینده گان تا همیشه دارای دین و فرهنگ من خواهد بود.یکی از تفریحات من در اون شخصیت این هست که قدرت این رو دارم با هر زنی که دلم بخواد با هر سنی حتی زیر 18 رابطه جنسی برقرار میکنم.من با استفاده از قدرتم ژنتیک خودم را به نصف انسان های جهان{از اسپرم من تخمک نصف زن های جهان را لقاح میدهند}. من نژاد جدیدی خلق میکنم. دستور میدهم از طریق روش های علمی تنها اسپرم های وای من لقاح داده بشن و من فقط پسر داشته باشم{خودم در زندگی واقعی هم همیشه خیال میکنم فرزنم پسر بدنیا میاد}.من دستور میدهم پسران من ان نصفی دیگر جمعیت رو مانند برده به دست بگیرند و مردم به ان ها خدمت کنند یک طبقه اشرافی.

    این خیال پردازی که براتون تعریف کردم از نمونه خیال پردازی هاییست که به صورت ناخوداگاه من را تحت تسلط داره که همه این ها توسط اون شخصیتی که اول براتون تعریف کردم که در ناخوداگاه من رو به وسواس میندازه ساخته و کنترل میشن تا من رو اذیت کنه.همیشه در هر لحظه من با ناخوداگاهم میجنگم.خواهش میکنم کمکم کنید و بگید بیماریم رو تنها امیدم شمایید و اگر هم اطلاع چندانی ندارید خواهشا پاسخ ندید چون میدونم توی فضای مجازی دکتر نما ها زیاد هستند.

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

    نقل قول نوشته اصلی توسط روزبه1 نمایش پست ها
    با سلام پسری 21 ساله هستم که وسواس فوق العاده بالایی روی افکارم دارم بزارید شفاف تر بگم که نوع وسواس من رو ببینید.

    من برخلاف سایر انسان ها که وسواس عملی مثلا شستن دست و تمیزی دارند روی افکارم به شدت وسواس دارم به نحوی که مدام افکار ازاردهنده ای راجب به کودکی یا موضاعات دیگه به مغزم میاد و من بعد اون ها حتمی باید با خودم حرف بزنم که این ها حقیقت ندارند و ... حتی تا چند ساعت با خودم حرف میزنم و نشان ندادن عکس العمل به ان ها سخت ترین کار برای منه.مثلا بعضی وقت ها کاری انجام میدم که بعد اون از انجام این کار پشیمون میشم بعد با خودم فکر میکنم چقدر هیجانی و احساسی این کارو کردم. با خودم حرف میزنم تا اون اشتباه رو توجیه کنم و اروم بشم و من همچنین روی چیزی که تمرکز میکنم وسواس ها ی گنگ و مبهمی میاد توی مغزم که من کلا قفل میکنم و نمیتونم راجب به اون مسئله فکر کنم انگار موجودی در ناخوداگاه مغزم مانع این کار میشه و بعدش من تمسخر میکنه و من صدای خنده میشنوم باهام حرف میزنه حرفی که انگار از فضای بیرون میشنوم و هرچقدر دنبال منشا اون صدا میگردم پیداش نمیکنم میدونم توهمه چون وقتی باهام حرف میزنه به پدر مادرم میگم ایا این صدارو میشنوند یا نه.این موجود مدوام در بیداری من رو سرکوب میکنه و منم بخاطر این که اون رو سرکوب کنم باهاش حرف میزنم و بهش فحش میدم.برای مثال وقتی من میخوام یه عمل ساده ریاضی انجام بدم دیگه ذهنم کار نمیکنه چون دست پا چه میشم و ناخوداگاه نمیزاره من فکر کنم اصلا خیال نکنید این ضعف منه چون تا ده سالگی من ریاضیات برام مثل اب خوردن بود و میتونستم در کمترین زمان جواب بدم نه تنها از همسن هام بلکه از خود پدرم که مهندسی خونده ریاضیم قوی تر بود اونم در سن امادگی ولی الان حتی نمیتونم یک عدد ساده رو جمع و تفرق کنم چون حسابی دچار وسواس میشم و عملکردم مختل میشه.خواهشا کمکم کنید با خودم فکر میکنم من تنها انسانی در جهانم که اینقدر وسواس دارم.
    مشکل دوم من خیال پردازی هست و من اکثرا مشغول به خیال پردازی بدون اینکه خودم بدونم هستم.نمیدونم شاید بخاطر تک فرزند بودنم و این که همیشه تنها بودم در دوران کودکی خیال پردازی میکردم در کودکی زندگی منف تنها خیال پردازی با خودم تنها میکردم و در چندین نقش مختلف در کودکی رویا پردازی میکردم و همچنین این عادت همین لحظه هم درون من در جریان هستش.این کار بر خلاف میل باطنی من هست ولی وقتی به خودم میام میبینم که ساعات طولانی در حال بازی کردن در یک شخصیت دیگر بودم و خودم متوجه نشدم.و حتی کوچه ها خیابان ها و ادم های اون دنیای خیالی رو درست در ذهنم ترسیم میکنم همراه ان ها گریه میکنم میخندم و حرف میزنم.اگه بشه بزارید یکی از دنیا هایی که اکنون در ذهنم تسلط دار بگم براتون:

    مثلا یک شخصیت که من ازش لذت میبرم یک سیاست مدار قدرتمند که با استفاده از میکرو چیپ کنترل مغز انسان هارو در نواحی روسیه و اسیا و قسمتی از افریقا رو داره.من در اون شخصیت با استفاده از قدرت خودم یک دین درست میکنم که توی اون تمام افکار و چیز هایی که فکر میکنم درسته رو در مغز انسان پروش میدم،فرهنگ خودم رو.. و گونه بشری برای اینده گان تا همیشه دارای دین و فرهنگ من خواهد بود.یکی از تفریحات من در اون شخصیت این هست که قدرت این رو دارم با هر زنی که دلم بخواد با هر سنی حتی زیر 18 رابطه جنسی برقرار میکنم.من با استفاده از قدرتم ژنتیک خودم را به نصف انسان های جهان{از اسپرم من تخمک نصف زن های جهان را لقاح میدهند}. من نژاد جدیدی خلق میکنم. دستور میدهم از طریق روش های علمی تنها اسپرم های وای من لقاح داده بشن و من فقط پسر داشته باشم{خودم در زندگی واقعی هم همیشه خیال میکنم فرزنم پسر بدنیا میاد}.من دستور میدهم پسران من ان نصفی دیگر جمعیت رو مانند برده به دست بگیرند و مردم به ان ها خدمت کنند یک طبقه اشرافی.

    این خیال پردازی که براتون تعریف کردم از نمونه خیال پردازی هاییست که به صورت ناخوداگاه من را تحت تسلط داره که همه این ها توسط اون شخصیتی که اول براتون تعریف کردم که در ناخوداگاه من رو به وسواس میندازه ساخته و کنترل میشن تا من رو اذیت کنه.همیشه در هر لحظه من با ناخوداگاهم میجنگم.خواهش میکنم کمکم کنید و بگید بیماریم رو تنها امیدم شمایید و اگر هم اطلاع چندانی ندارید خواهشا پاسخ ندید چون میدونم توی فضای مجازی دکتر نما ها زیاد هستند.
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام. به سایت مشاور خوش اومدین

    قبل از هرچیز باید بگم من نه پزشکم ونه قصد دارم وانمود کنم پزشکم اما قصد دارم باتوجه به اطلاعاتم کمکت کنم


    وسواس فکری و وسواس عملی چیه؟ وسواس فکری داشتن فکری مزاحم هست که آزار دهنده هست و ایجاد ترس و ناراحتی می‌کنه وسواس فکری

    نشانه های بروز این حالت به عبارت زیر هستن

    عجول بودن

    کمال گرایی

    تردید


    مشکل در تصمیم گیری

    حساس بودن بیش از حد به وقت و زمان

    اطمینان طلبی (پرسیدن نظر تعداد زیادی از اطرافیان در مورد یک تصمیم هر چند کوچک، مثلا رنگ یک لباس)

    سرزنش بیش از حد خود و دیگران

    احساس گناه بیش از حد

    وسواس فکری عقیده، هیجان، تفکّر هست که دائماً و مصرّانه برخلاف میل شخص خودش رو وارد ضمیر هشیار شخص می‌کنه. این افکار، هیجان ها یا ....... به‌طور دائم و مقاوم برای شخص به‌طور غیرارادی اتّفاق میوفته و ناراحتی و اضطراب بارزی رو در شخص حالت میکنه وسواس فکری یکی از علائم اصلی بیماری روان یا اختلال وسواسی جبری محسوب میشه

    معمولاً شخص می‌کوشه آن‌ها را نادیده گرفته و از ذهن خود بیرون کنه یا با عمل و فکر دیگری خنثیٰ کنه

    علل بیولوژیک ، علل محیطی نظیر محیط پراسترس و علل بر هم خوردن تعادل هورمون‌های نوروترانسمیتر مغزی، از عوامل بروز این بیماری هستند. افکار وسواسی معمولاً در سه دسته قرار میگیره پرخاشگری بی مورد، افکار جنسی بی‌مورد و افکار مذهبی کفرآمیز.

    شما باید با روانپزشک و روان درمان اقدام به عمل بیارین
    تا به واسطه اهرمی مثل دارو بستر درمان شما فراهم بشه وگام به گام پیش بری
    موفق باشین
    ویرایش توسط Saltanat : 12-31-2019 در ساعت 12:39 AM

  3. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2019
    شماره عضویت
    42610
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام. به سایت مشاور خوش اومدین

    قبل از هرچیز باید بگم من نه پزشکم ونه قصد دارم وانمود کنم پزشکم اما قصد دارم باتوجه به اطلاعاتم کمکت کنم


    وسواس فکری و وسواس عملی چیه؟ وسواس فکری داشتن فکری مزاحم هست که آزار دهنده هست و ایجاد ترس و ناراحتی می‌کنه وسواس فکری

    نشانه های بروز این حالت به عبارت زیر هستن

    عجول بودن

    کمال گرایی

    تردید


    مشکل در تصمیم گیری

    حساس بودن بیش از حد به وقت و زمان

    اطمینان طلبی (پرسیدن نظر تعداد زیادی از اطرافیان در مورد یک تصمیم هر چند کوچک، مثلا رنگ یک لباس)

    سرزنش بیش از حد خود و دیگران

    احساس گناه بیش از حد

    وسواس فکری عقیده، هیجان، تفکّر هست که دائماً و مصرّانه برخلاف میل شخص خودش رو وارد ضمیر هشیار شخص می‌کنه. این افکار، هیجان ها یا ....... به‌طور دائم و مقاوم برای شخص به‌طور غیرارادی اتّفاق میوفته و ناراحتی و اضطراب بارزی رو در شخص حالت میکنه وسواس فکری یکی از علائم اصلی بیماری روان یا اختلال وسواسی جبری محسوب میشه

    معمولاً شخص می‌کوشه آن‌ها را نادیده گرفته و از ذهن خود بیرون کنه یا با عمل و فکر دیگری خنثیٰ کنه

    علل بیولوژیک ، علل محیطی نظیر محیط پراسترس و علل بر هم خوردن تعادل هورمون‌های نوروترانسمیتر مغزی، از عوامل بروز این بیماری هستند. افکار وسواسی معمولاً در سه دسته قرار میگیره پرخاشگری بی مورد، افکار جنسی بی‌مورد و افکار مذهبی کفرآمیز.

    شما باید با روانپزشک و روان درمان اقدام به عمل بیارین
    تا به واسطه اهرمی مثل دارو بستر درمان شما فراهم بشه وگام به گام پیش بری
    موفق باشین
    تعریف شما از وسواس فکری کاملا برای من صدق میکنه.متاسفانه وضعیت مالی خوبی ندارم که به روانشناس مراجعه کنم وگرنه خیلی وقت پیش اینکار رو انجام میدادم و اینکه پیدا کردن روانشناسی که قادر به درک و تجزیه حالات عجیب من باشه واقعا سخته و روی این موضوع وسواس دارم.چون میدونم اکثر روانشناسان فقط به واسطه ی این که برونگرا هستند و تعاملات اجتماعی خوبی دارند روانشناسی میخونن بدون اینکه درکی عمیق و نظری راجب روان انسان داشته باشند.

  5. کاربران زیر از روزبه1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

    نقل قول نوشته اصلی توسط روزبه1 نمایش پست ها
    تعریف شما از وسواس فکری کاملا برای من صدق میکنه.متاسفانه وضعیت مالی خوبی ندارم که به روانشناس مراجعه کنم وگرنه خیلی وقت پیش اینکار رو انجام میدادم و اینکه پیدا کردن روانشناسی که قادر به درک و تجزیه حالات عجیب من باشه واقعا سخته و روی این موضوع وسواس دارم.چون میدونم اکثر روانشناسان فقط به واسطه ی این که برونگرا هستند و تعاملات اجتماعی خوبی دارند روانشناسی میخونن بدون اینکه درکی عمیق و نظری راجب روان انسان داشته باشند.


    این فکرت اشتباهه
    اتفاقا مشاوره های مجربی هستن که واقعا نه فقط به خاطر تحصیلات وتعاملات با مردم اجتماع بلکه به خاطر علم وآگاهی و تسلط به موضوع میتونن بهت کمک کنن

    روزبه جان
    درسته وضعیت معیشتی خوبی تو خیلی از خانواده ها وجود نداره
    اما قبول کن اگر کار تو باحرف وفکر و قانون جذب درمان پذیر بود
    حتما تا حالا سایت ها مطب های پزشکی ثانویه شناخته میشدن

    پس به هر طریق که شده برای خودت تلاش کن و پول جمع کن وبه روان درمان و روان پزشک مراجعه کن حد اقل یکی دوجلسه تا خم وچم نحوه مقابله با بیماری رو به عنوان مهارت فرا بگیری

    درسته تا الان اقداماتی کردی اما به تنهایی کافی نیست چون شاید اصلا روش نامناسبی اتخاذ کردی پس حتما به پزشک مراجعه کن حداقل یک جلسه ونحوه مقابله وراهکار های صحیح رو فرا بگیر

  7. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : وسواس جنون امیز داشتن روی افکار و خیالپردازی شیزوفرنیک

    نقل قول نوشته اصلی توسط روزبه1 نمایش پست ها
    تعریف شما از وسواس فکری کاملا برای من صدق میکنه.متاسفانه وضعیت مالی خوبی ندارم که به روانشناس مراجعه کنم وگرنه خیلی وقت پیش اینکار رو انجام میدادم و اینکه پیدا کردن روانشناسی که قادر به درک و تجزیه حالات عجیب من باشه واقعا سخته و روی این موضوع وسواس دارم.چون میدونم اکثر روانشناسان فقط به واسطه ی این که برونگرا هستند و تعاملات اجتماعی خوبی دارند روانشناسی میخونن بدون اینکه درکی عمیق و نظری راجب روان انسان داشته باشند.

    روزبه عزیز به موارد زیر دقت کن تا بیشتر راهنمایی بشی وبفهمی باید چیکار کنی


    وسواس می تونه مشکلات جدی برای فرد ایجاد کنه

    1 - این افراد ساعت های زیادی در طول روز به انجام رفتارهای وسواسی سپری میکنن به همین دلیل فرصت کافی برای رسیدگی به امور خانواده را ندارند .

    2 - بسیاری از این افراد از رفتن به مکان ها و قرار گرفتن در موقعیت هایی که براشون اضطراب ایجاد می کنه خودداری می کنن و در بیشتر وقت ها فرد یا افرادی در خانواده مجبورند بهشون کمک کنند تا از عهده انجام تشریفات وسواسی بربیان

    حالا یه سوال وسواس در چه کسانی بیشتر به وجود میاد

    تجربه نشون داده که وسواس هم زمان با بلوغ در افراد شروع میشه و به تدریج رشد می کنه

    بررسی های علمی نشون داده وضع هوشی افراد وسواسی در سطح متوسط و حتی بالاتر از حد متوسط هست

    افراد حساس تر بیشتر از سایرن به وسواس مبتلا میشن

    فرزندانی که پدر مادرشون معمولا محکوم شون می کنن این بیماری بیشتر دیده می شه حتی گاه وسواس افراد در بزرگسالی نشأت گرفته از منع های شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی اونها هست

    امادرمان

    برای این که بتونید با وسواس خودتون مقابله کنین اول باید بدونید که اختلال وسواس فکری- عملی چه شکلی به وجود میاد؟

    این افراد به خاطر تر س هایشان از اجتماع آینده بیکاری در آینده وضعیت مالی باعث میشه افراد هی خیال پر دازی کنند که مثلا پادشاه هستن یا دکتر هستن یا ......این کارها معمولاً اضطراب آنها را کاهش میده . فقط مشکل این جاست که رهایی از اضطراب دراین روش ها موقتی هست . خیلی زود شرایط طوری میشه که باید آن عمل را بیشتر و بیشتر انجام بدی تا حالت بهتر بشه و این عمل به یک رفتار وسواسی تبدیل شده

    درمان رفتار شناختی؛ برای درمان وسواس

    یکی از روش های درمان وسواس، درمان رفتاری شناختی هست

    دراین روش فرد یاد میگیره اضطراب خودش رو بدون انجام رفتارهای وسواسی کنترل کنه . در این درمان راهبردهایی مثل تمرین آرام سازی و شیوه های تفکر که باعث کاهش اضطراب هستن یاد میگیری
    همین طور در این نوع درمان یاد میگیری که اگر به جای دوری از افکارت با اونها مواجه بشی ، اونها کنار زده میشن . درمان گر بهت کمک میکنه با چیزهایی که باعث ترس شما هستن به تدریج روبه رو بشین تا بالاخره زمانی برسه که بتونید ترس تون رو بدون رفتارهای وسواسی مهار کنین این درمان معمولاً حدود 20 جلسه طول می کشه

    دارو هم راهکار مناسبیه

    داروهایی که بیشترین اثربخشی رو در درمان اختلال وسواس فکری - عملی دارن در واقع سطح شیمیایی سروتونین مغز رو افزایش میدن خیلی از بیمارها با دارو بهبود قابل ملاحظه پیدا می کنن بهتره همیشه درمان شناختی - رفتاری / با دارو درمانی همراه باشه برا بیمارای جوان ترکیب دارو درمانی و شناخت درمانی بهترین گزینه هست
    چند راهکار سرپایی برای مقابله با وسواس

    هرچند درمان اثربخش برای مقابله با وسواس شناخت درمانی و دارودرمانی زیر نظر پزشکه

    اما با این حال به خصوص اگر وسواس در مراحل اولیه باشه برخی راهکارها تا حدودی می تونند به فرد وسواسی کمک کنن

    1 - تا می تونید خودتون رومشغول و سرگرم کنین / پرهیز از بیکاری

    2 - از تنهایی اجتناب کنید

    3- اراده رو تقویت کن: اجازه نده افکارت، اختیارت رو به دست بگیره

  9. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اجرای ایزوگام و قیرگونی روی فوم بتن
    توسط foambeton در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-10-2019, 04:29 PM
  2. داروی اسکیزوفرنی چیست؟ – چگونه تشخیص داده می شود؟
    توسط dr-ravan در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-08-2019, 02:31 PM
  3. من کم نمیارم جلوی هیچ کس و هیچ چیز ....
    توسط Reepaa در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 11-27-2014, 10:00 AM
  4. کندن موی وسواسی (Trichotillomania)
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-01-2014, 12:03 PM
  5. آیا تمیز هستید یا وسواسی؟
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-25-2013, 01:45 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

من، که، به، در،

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد